عابد خدوم پرهیزکار جناب حاج شیخ عثمان سراجالدّینی نقشبندی ابن حاج شیخ عبدالله ابن حاج شیخ احمد شمسالدّین ابن قطبالعارفین شیخ عثمان سراجالدّین اوّل که به عزم زیارت تربت شیخ محمّدعثمان سراجالدّین ثانی از سنندج به استانبول سفر کرده بود، بامداد روز سهشنبه پانزدهم مردادماه ـ در همان شهر ـ جان به جانان سپرد و به دیار باقی شتافت و پیکر پاکش به وصیت خود او در جوار آرامگاه حضرت سراجالدّین ثانی به خاک سپرده شد ـ رحمة الله علیه و طاب ثراه و جعل الجنة مثواه.
وبسایت «نقشبندیه» درگذشت حاج شیخ عثمان سراجالدّینی را به خاندان خدمتگزار و بزرگوار نقشبندی، عموم مسلمانان به ویژه مریدان و منسوبان طریقة نقشبندیه و مردم سنندج تسلیت میگوید.
خداوند این بزرگمردِ ارجمند را با انبیاء و اولیا و اجداد پاکنهاد او محشور و به دیدار خویش مسرور کند ـ بالنّبیّ الأمیّ المرسل (ص).
منبع: وبلاگ نقشبندیه
انّا لله و انّا الیه راجعون
عالم ربانی و فاضل خاشع استاد علامه ملا عبدالمجید موحّد نادری بزرگترین عالم دینی و مفتی اورامانات پس از 104 سال عمر پر برکت و بیش از نیم قرن خدمت به علم، شریعت و سنّت سیّد المرسلین(ص) و تدریس و تربیت عالمان دینی، بامداد امروز سه شنبه 11/4/1387 در منزل خویش در روستای دولت آباد روانسر جان به جانان سپرد و به دیار باقی شتافت.
پیکر پاک این عالم مفضالِ وارع با حضور صدها تن از علما، مشایخ و اقشار مختلف مردم در قریة دولت آباد تشییع و به خاک سپرده شد.
خداوند این استاد وارسته و متّقی و از خود رسته را جزای نیکو عطا و با پیامبران و صدّیقین محشور و به دیدار خود مسرور کند ـ آمین بمنّه و عمیم احسانه.
آنچه در پی میآید شرح حال مختصری است از این عالم ربّانی:
مختصری از زندگی علامه ملّا «عبد المجید موحّد نادری»
با اقتباس از نوشتهی: جماله موحّدی
ملا « عبد المجید نادری تبار » که بعدها هنگام تعویض شناسنامه ـ به وسیلهی یکی از طلبههایش ـ نام خانوادگی او به « موحّد » تغییر یافت(1)؛ در سال 1283 شمسی در قریهی «پیروزه» از توابع شهرستان جوانرود و در خانوادهی یکی از نوادگان «پیرمیکائیل دودانی» پا به عرصهی وجود نهاد.
«عبد المجید» در سن دوازدهسالگی به فاصلهی یک هفته، ابتدا مادر و سپس پدر خود را در «شیخ روزین» از دست داده و در همان سال به دلایلی، املاک موروثیاش را در روستاهای «پیروزه» و «گولان» ـ که از زمان «پبر میکائیل» نسل اندر نسل در اختیار خانوادهی آنها قرار داشت ـ از دست داد.
«عبد المجید» در سن 13 سالگی با توصیه و ترغیب یکی از همسایگان به نام «خلیفه احمد پیروزهای» که وصیت خانوادگی پدرش را برای کسب علوم دینی به او یادآوری نموده بود، سفر طولانیای را برای به دست آوردن میراث معنوی خانوادگیاش آغاز نمود.
او در آغازِ راه ابتدا نزد پسرعمویش «ملا احمد نادری» مقدّمات علوم دینی را فراگرفته و مدتی نیز در مدرسة خانقاه« شیخ حسن نقشبندی» در قیطول(در محضر استاد ملا فرج ا...) به تحصیل پرداخت و سپس برای سیراب نمودن عطش فزایندهاش در کسب میراث معنوی نیاکان، راهی «عراق» شد. در آنجا به ترتیب نزد «شیخ عبدالکریم خانهشور»، «ملا محمد»، «شیخ بابارسول» و «استاد ملا عبدالکریم مدرّس» مواد درسی را یکی پس از دیگری فرا گرفته و در آخر در محضر «استاد مدرس» مجاز میشود و این سالهایی بود که «استاد مدرس» در مدرسهی معروف و عالم پرور «بیاره» در خدمت و تحت نظارت مرحوم «شیخ محمّد علاءالدین نقشبندی» مشغول تدریس و ترویج علوم و معارف اسلامی به شیفتگان و علاقهمندان بودند.
شیخ بیاره، پس از مجاز شدن «ملا عبدالمجید» با حضور «استاد مدرّس» جشن فارغ التحصیلی او را بر پا مینماید و «استاد» رسماً با پوشیدن لباس روحانیت به کسوت «ملایی» به معنای واقعی کلمه در میآید.
پس از گذشت مدتی از فارغ التحصیلی «ملا عبدالمجید»، «استاد سید طاهر هاشمی» شاعر و خوشنویس معروف «دولت آباد» که تصمیم گرفته بود در آنجا مدرسهی علوم دینی دایر نماید، با ارسال دعوت نلمهای برای استاد از او میخواهد تا اداره و تدریس در این مدرسهی نوپا را بر عهده بگیرند. «استاد عبد المجید» که تصمیم به تجرّد و ادامهی راه پرفراز و نشیب علمی و عرفانی گرفته بود ابتدا از اجابت این دعوت امتناع نمود. اما «سید طاهر» دست بردار نبود. با اصرار و ابرام و مکاتبات متعدد با او و اساتیدش و فرستادن پسرعمو و برادر استاد به همراه گروه دعوت کننده بهدنبال وی موجب شد تا استاد، با مراجعه به یکی از اساتید مرجع مشورت خود به نام «سید عبد الرحیم هانه سور» در تصمیم قبلی تجدید نظر نموده و دعوت آنانرا برای پذیرفتن این مسئولیت اجابت نماید.
«استاد» در آبان ماه 1325 شمسی به همراه چند طلبه از «بیاره» به «دولت آباد» عزیمت نموده و در آنجا برای تقسیم و ترویج میراث گرانبهایی که پس از سالها تلاش و مجاهدت به دست آورده و به خوبی در سینه و ذهن توانا و پویایش حفظ کرده بود، رحل اقامت چندین و چند ساله میافکند که حاصل این اقامت میمون و با برکت، ترویج و اشاعهی فرهنگ و علوم اسلامی در بخشی از منطقهی اورامانات بود. از همین حوزه بود که دهها طلبه موفق و مفتخر به دریافت «اجازهنامه» از دست استاد شدند.
اولین مدرسه یا حجرهی «دولت آباد» انبار گندم قدیمیای بود در جوار «خانقاه» که به واسطهی نزدیکی بدانجا اغلب پاتوق دراویش و مهمانهای دور و نزدیک شده و این وضعیت مانع از انجام و ظیفهی اصلی «ماموستا» در مدرسهی کوچکش میشد. از این روی در زمینی که «سید طاهر» برای احداث منزل مسکونی در اختیار او قرار داده بود، با همیاری طلاب و تعدادی از مردم دولت آباد و مشارکت خیرین عاقبتاندیش، مدرسهی مبارکهی دولت آباد را به عنوان صدقهی جاریه و باقیات صالحات عمر با برکتش بنا نهاد. از آن هنگام بود که تدریس و تعلیم در نظامیهی کوچک «دولت آباد» آغاز و تا کنون دانشپژوهان بسیاری از این چشمهی پاک و زلال جرعهها سرکشیده و از زلال علم و معرفت استاد سیراب گشتهاند.
در آن زمان به رسم این حوزههای کوچک طلبهها خورد و خوراک روزانهی خود را از راه «راتبهی فهقی» تأمین مینمودند و از این طریق بار مسئولیت اجتماعی برای ادارهی نهاد مردمی تعلیم و تربیت بر دوش روستائیان زحمتکشی قرار میگرفت که از قوت روزانهی خود به اندازهی وسع و توانی که داشتند طالبان علم و معرفت را با خود سهیم میکردند.
«استاد موحد» در حجرهی دولتآباد حدود «55» سال به تدریس و تعلیم مداوم مشغول بودند و در عین حال در نقش قاضیای عادل و مفتی احقاق کنندهی حقوق دادخواهان و میانجی خیر خواه جامعهی کوچک دولت آباد و منطقه، خدمات ارزشمند بسیاری را به انجام رسانید. وی در روزگاران ملوکالطوایفی و تسلط خوانین و بیگزادهها بر منطقهای که به سهولت حقوق مردم بیگناه پایمال میشد و حرص و آز قدرت طلبی و مال اندوزی این شیفتگان و تشنگان دنیا که تصور میکردند این عجوزهی پیر تا ابد به آنان و فادار خواهد ماند، با روشن نگه داشتن چراغ مدرسهی دولت آباد علاوه بر اشاعهی فرهنگ دینی به دادخواهی و حل مشکلات شرعی فقهی و خانوادگی و اجتماعی آنان میپرداخت. از اوصاف منحصر به فرد استاد عزّت نفس و شجاعت بینظیر ایشان برای دفاع از مظلومان و اجرای احکام الهی در مقابل حکام خونآشام روزگار عشایری و ایام ملوکالطوایفی است. ایشان هماکنون با سپری کردن 101 از عمر پر برکت با برخورداری از سلامت کامل جسمی و فکری در قید حیات است (2) و از ویژگیهای بارزی که میشود در مورد شخصیت ایشان ذکر نمود پیروی دقیق و استوار از اصول و راهی که برگزیدهاند و نیز دقت و ریز بینی و نکتهسنجی در نشر و ترویج علوم و معارف اسلامی میباشد.
تعدادی از آثار استاد به شرح زیر میباشد:
1ـ منظومهی لمحهی ربانی به زبان عربی
2ـ منظومهی جبر و اختیار به زبان کردی
3ـ رسالهای در تجوید به زبان کردی
4ـ منظومههایی در مدح اهل بیت و آل نبی و اشعار پراکندهی دیگری که امید است در آینده به زیور طبع آراسته گردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) « موحّد» تخلّص شعری استاد بوده است.
(2) این زندگینامه در سال 1384 نوشته شده است.
منبع: لمحة ربانی؛ ماموستا عبدالمجید موحّد نادری؛ چاپ اوّل،سنندج انتشارات پرتوبیان، صص. 24 ـ 19 .
در این شجرهنامه، نام تمامی مرشدان طریقه نقشبندی مجدّدی خالدی از حضرت رسول اکرم(صلیالله علیه وسلّم) تا حضرت شیخ محمّدعثمان سراجالدّین دوم آمده است:
سیّد عالم حضرت محمّد رسولالله(ص)(متوفای 11هـ.)
ابوبکر صدّیق (م. 13هـ.)
سلمان فارسی (م. 33 هـ.)
.
.
.
قاسم بن محمّد بن ابیبکر صدّیق (م. 107هـ.)
امام جعفرِ صادق (م. 148هـ.)
.
.
.
بایزید بسطامی (م. 261 هـ.)
.
.
.
شیخ ابوالحسن خرقانی(م. 425هـ.)
ابوعلی فارمدی(م. 477هـ.)
خواجه یوسف همدانی(م. 535 هـ.)
خواجه عبدالخالق غُجدوانی(م. 575 هـ.)
عارف ریوگری(م. 616 هـ.)
خواجه محمود انجیر فغنوی(م. 717 هـ.)
خواجه علی رامتینی (م. 721هـ.)
خواجه محمّدبابای سماسی(م. 755هـ.)
سیّدامیرکُلال (م. 774 هـ.)
شیخ بهاءالدّین محمّد اویسی نقشبند بخارایی(شاه نقشبند)(م. 791 هـ.)
شیخ محمّد علاءالدین عطّار بخارایی(م. 802 هـ.)
مولانا یعقوب چرخی حصاری(م. 851 هـ.)
خواجه ناصرالدّین عبیدالله احرار تاشکندی(م. 895 هـ.)
شیخ محمّدزاهد قاضی سمرقندی(م. 936 هـ.)
شیخ محمّد درویش سمرقندی(م. 970 هـ.)
مولانا محمّد خواجگی امکنگی سمرقندی(م. 1008هـ.)
شیخ مؤیدالدّین محمّدباقی(م. 1014هـ.)
امام ربّانی شیخ احمد فاروقی سهرندی(مجدّد الف ثانی) (م. 1034هـ.)
شیخ محمّد معصوم عروة الوثقی (م. 1079هـ.)
شیخ محمّد سیفالدّین فاروقی(م. 1095هـ.)
سیّد نورمحمّد بدوانی(م. 1135هـ.)
شیخ سیّد شمسالدّین حبیبالله جان جانان مظهر(م. 1195هـ.)
مولانا سیّد شاه عبدالله دهلوی(م. 1240هـ.)
مولانا خالد شهرزوری(م. 1242هـ.)
شیخ عثمان سراجالدّین(م. 1283هـ.)
شیخ محمّد بهاءالدّین(م. 1298هـ.) شیخ عبدالرّحمن ابوالوفا (م. 1284هـ.)
شیخ عمر ضیاءالدّین(م. 1318هـ.) شیخ احمد شمسالدّین(م. 1307هـ.)
شیخ علی حسامالدّین ابن شیخ محمّد بهاءالدّین (م. 1358هـ.)
شیخ محمّد نجمالدّین (م. 1337هـ.) شیخ محمّد علاءالدّین (م. 1373هـ.)
شیخ محمّدعثمان سراجالدّین دوم (م. 1417هـ.)
توضیح: نقطه چین: (:) نمایانگر پرورش و نسبت روحانی(طریق اویسی) و عدم همزمانی مشایخ است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
1.نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او؛ نوشتة دکتر مهیندخت معتمدی؛ چاپ اول، انتشارات پاژنگ، تهران،بهار 1368 .
2. احوال و آثار خواجه عبیدالله احرار؛ به تصحیح و با مقدمه و تعلیقات: دکتر عارف نوشاهی؛ چاپ اوّل، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1380 . صفحة 38 .
مطالب دیگر:
آشنایی با طریقت نقشبندی(یک مقالة مفصل)
در وبلاگ نقشبندیه:
طریقت نقشبندی، مولانا خالد شهرزوری و شیخ سراجالدّین
نسبنامة معنوی حضرت سراجالدین
تهریقهتی نهقشبهندی و مهولانا خالید و ...
روز چهارشنبه یکم اسفند ماه سال جاری جامعة اهل سنّت ایران وکردستان داغِ فراق دیده دو فرزند ارجمند خویش را از دست دادند.
عالمان خدمتگزار و مجاهد آقایان ماموستا ملا اسعد شکری زهلکهیی (امام جماعت روستای بهردهرهشه) و ماموستا ملا مجید نژماری (امام جماعت روستای سهلهسی علیا) دراین روز در سانحة تصادف اتومبیل( درجاده سیرجان استان کرمان) جان به جانان سپردند.
فقدان این دوعالم جوان، خدمتگزار،اهل سلوک و پرهیزکار، جامعة اهل سنت ایران و به ویژه مریوان و کُردستان را در سوگ فرو برد.
خداوند این دو استادخدوم را ـ که سالهای عمر خویش را وقف خدمت به علم و شریعت و مسلمین کردند ـ جزای نیکو عطا و ایشان را با محبوبشان حضرت سیّدالمرسلین(ص) محشور و به دیدار خویش مسرور کند ـ بمنّه و عمیم احسانه.
آنچه در پی میآید متن پیام تسلیت استاد علامه شیخ محمّدسعید نقشبندی است که به مناسبت درگذشت این دو بزرگوار انتشار یافته است:
بسمه سبحانه و تعالی
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ـ صدقَ الله.
خبرِ فوتِ برادرانِ مجاهد و عالمانِ عارف و زحمتکش در راهِ دین و تبلیغِ شریعتِ سیّدالمرسلین(ص) ملا اسعد و ملا عبدالمجید ـ آن هم در تصادفِ ماشین که موجبِ یافتِ رفعتِ شهادت میبایستی باشد ـ دلِ داغدارانِ حقایقِ قرآن و سنّتِ سیّد ولْدِ عدنان(ص) را جریحهدار نمود.
بر زبانِ دلشان شریفة « رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»(1) جاری بود « فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم »(2).
خداوند آنان را به درجات عالیه شاد و دلِ بازماندگانِ نسَبی و حسَبی ایشان را به جایگزینی آنان، تسلّی دهد ـ آمین.
چون مریض و ضعیف و داغ دیدهام، از نیامدن معذورم.
وَصَلّی اللهُ عَلَی النّبیِّ الأُمّیِّ محمّد و عَلی آلِهِ وَ صَحْبِهِ أجمعین.
غمخوارِ واقعی
محمّدسعید نقشبندی
1386/12/2
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. « ... پروردگارا نور ما را براى ما کامل گردان و بر ما ببخشاى که تو بر هر چیز توانایى » التحریم/ 8 .
2. « پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد [و فرمود که] من عمل هیچ صاحب عملى از شما را از مرد یا زن، تباه نمىکنم... » آل عمران/ 195.
پوزش و توضیح: تصویری که قبلاً به عنوان عکس مرحوم ملا مجید نژماری در وبلاگ درج شده بود متعلّق به ملا شیخ حسن انجیرانی است که اشتباهاً برای بنده ارسال شده بود، بدینوسیله از ایشان و خوانندگان محترم پوزش میخواهم و از دوست خوبم میلاد ـ محمّد، مدیر وبلاگ اهل سنّت و جماعت (به خاطر تذکر این اشتباه) سپاسگزارم.
علامه حاج ملا محمّدباقر مدرّس کردستانی متخلّص به «غریق» و مشهور به مدرّس بالک از بزرگترین علمای معاصر کُرد است در زیر شرح حال او را میخوانید:
محمّدباقر فرزند حسین خان مشهور به «ئاغاگهوره» (آقابزرگ) است و در جد هشتم به خان احمدخان اردلان میرسد. مادرش فاطمه خانم دختر مرحوم ملا عبدالله از خانوادة شیخالإسلامیهای سنندج و همچنین عموزادة ملا لطفالله شیخ الإسلام بوده است. محمّدباقر در روز هجدهم ماه شوّال سال 1316 هجری قمری در روستای «نزاز» واقع در پنجاه کیلومتری شهر سنندج متولد شده است، از همان ایّام کودکی به تحصیل پرداخته و قرآن را در مدّت سه ماه آموخته است و بعد از آن تا سن چهارده سالگی کتابهای اولیة حوزههای آن زمان را فراگرفته و سپس در مدّت هشت سال مجموعة علوم دینی را به اتمام رسانیده و از «ملا محمّد مولانا» پسر ملا عارف پسر مرحوم علامه ملا احمد نودشهای اجازة افتا و تدریس دریافت کرده است.
آنگاه به قریة «چۆر» رفته و برای نخستین بار در آنجا سمت پیشنمازی مسجد را بر عهده گرفته است و در مدّت اقامت شش ساله در چۆر از کتابخانة چۆر و علمای خاندان سادات چۆر بهرة فراوانی برده است و پس از آن به اشارة حضرت شیخ محمّد علاءالدین نقشبندی به روستای «بالک» مریوان نقل مکان کرده و تا پایان عمر (قریب 50 سال) در آنجا به تدریس و تألیف و خدمات دینی مشغول بوده است.
ملا باقر عالمی بزرگ و مشهور بوده و اکثر علمای مناطق کردستان نزد وی تلمّذ و سیصد طلبه از او اخذ اجازه کردهاند. علامه ملا باقر در مجموع 55 سال تدریس کرده (6 سال در چۆر و 49 سال در بالک) و بالغ بر دویست کتاب و مقاله از خود به یادگار گذاشته است.
یکی از خصوصیات بارز علامه ملا باقر که زوایای زندگی ایشان را تحتالشعاع قرار داده بود عشق فراوان او به سرور عالم خاتم النبین حضرت رسول اکرم(ص)بوده است.
مدرّس کردستانی علاوه بر آنکه در علوم ظاهر به پایهای رسیده بود که عالمان، او را شافعی زمان مینامیدند، در علم باطن نیز مدارج بسیاری را طی کرده بود، پدر او از مریدان حضرت شیخ محمّد بهاءالدین فرزند حضرت شیخ عثمان سراجالدّین نقشبندی بوده و محضر حضرت شیخ علی حسامالدّین را نیز درک کرده است و خود ملا باقر نخستین بار نزد حضرت شیخ محمّد علاءالدین تمسّک کرده و به سلوک پرداخته و پس از وفات آن حضرت نزد فرزندش حضرت شیخ محمّدعثمان سراجالدین ثانی، تجدیدِ تمسّک کرده است.
حضرت شیخ محمّدعثمان در مقدمهای که بر کتاب عربی «الألطاف الهیه» (از علامه ملا باقر) نگاشته، پس از بیان پایة علمی علامه ملا محمّدباقر در علوم ظاهری، از تمکّن وی در علوم باطنی سخن گفته و نوشته است: « همانا من کراماتی از وی مشاهده کردهام».
این عالم و عارف بزرگ سرانجام در روز جمعه 17/10/1350 هجری شمسی مطابق با 19 ذیقعدة 1392 هجری قمری در قریة بالک، دار فانی را وداع گفت و در همانجا به خاک سپرده شد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
اسامی برخی از آثار علامه ملا محمّدباقر بالک:
و مجموعهای از رسائل عربی، فارسی و کردی در تفسیر برخی از آیات قرآن و شرح پارهای از احادیث و بعضی عبارات فقهی و کلامی.
منابع:
عالم ربانی و صوفی صافی ماموستا ملا عبدالرحمن احمدی چاغر بعد از چند ماه بیماری در بعد ازظهر روز شنبه ۳۰/۴/۱۳۸۶ به ملاقات معبود خویش شتافت .
وی از علمای دینی طرازاول شهرستان سقز ( کردستان) و همچنین از سالکان طریقت علیه ی نقشبندی بود . از نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت و از آن هنگام نیز به کاروان عرفان و طریقت پیوست و سراسر عمر پرمایه ی خود را صرف ترویج شریعت و طریقت محمدی نمود .
ماموستا ملا عبدالرحمن احمدی در سال 1315 در روستای آلکلوی سقز دیده به جهان گشود و ازهمان اوان کودکی وارد مدرسه ی علوم دینی روستای آلکلو گشته و زیر نظر استاد ملا محمد امین شریعتی مقدمات را فرا گرفته و سپس برای تحصیل و تکمیل معارف و علوم اسلامی ، رنج غربت و دوری از خانه و کاشانه را پذیرفته و درمدارس شهرها و روستاهای تابعه ی سقز ، سنندج ،بوکان ، رواندز ، اربیل ، کرکوک ، خانقین ، پینجوین و سلیمانیه و نزد اساتید فرهیخته ای چون ملا صالح ابن الحاج ، ملا حسن شیخلری ،ملا ابوبکر شفیعی ،ملا عبدالله محمدی (امام جمعه ی اسبق سقز) ،ملا عبدالکریم خالدی ،ملا احمد فاضلی ،ملا حیدر فهیم ،ملا عارف بانه ای ،ملا کامل نقشبندی ،ملا حسن ادیبی ،صدر الاسلام سنندجی ،ملا محمد امین عالی(کانی سانان ) به کسب فریضه ی علم پرداخته و اجازه نامه ی افتاء و تدریس و امامت خود را از ماموستا ملا محمد امین کانی سانان ،علامه ی زمان استاد ملا محمد باقر بالک ، حضرت شیخ عثمان سراج الدین و صدر الاسلام مجتهد سنندجی دریافت نمودند و پس از فراغت از تحصیل ، مدت 12 سال در روستاهای سنته ،آلکلو و کهریزه ی سقز و 26 سال هم در مسجد حاج ارجمند سقزبه تدریس و امامت و تبلیغ و ارشاد مسلمانان پرداختند .
مرحوم استاد احمدی علاوه بر امور فوق همواره مشغول تحقیق و تالیف و مطالعه بوده که حاصل آن تالیف چندین کتاب و رساله می باشد که موارد زیر تعدادی از آثار ماموستا بوده که با نام گنجینه ی آلکلو توسط خود ایشان نام گذاری شده اند :
1- کتاب تیمار بیمار از زبان نبی (ص)
2- // زندگانی امام شافعی (رض)
3- // شفاعت و نسب در اسلام
4- // دایره المعارف عرفان و طریقت
5- // عقیده ی یک مسلمان
6- // پیامبر و یاران
7- // اسقاط و کفاره
8- // زاد العلماء در زندگانی حضرت عمر(رض)
9- // خواهرم چرا؟
10-// بهار قرآن در شناخت ناسخ و منسوخ
11-// ایمان و مومنان
12- // خلفاء راشدین
13- رساله ی مراسم مولودی خوانی از نظر فقهی
14-// چراغ هر دو عالم
15- // وقف در اسلام
16- // پیامبر و علماء
17- // پیامبرو همسایگان
18- // زکات فطر
19 - // جهاد علمی در اسلام
20- // طلاق غضبان
21- // نیمه ی شعبان
22- // مشعل داران دین
23- // تعدد زوجات در اسلام
24- // نقد عقاید سلفیت در نامه ای به مفتی عربستان شیخ ابن الباز
25- // حلول ماه رمضان
26- // اختلاف مطالع
27- // سقط جنین و تنظیم خانواده
28- //سنت و اهل آن
29 - // فقه و اصول
30- // رسالت علما
31- // وحدت اسلامی
32- //احترام نسبت به قرآن
مرحوم ماموستا در داشتن روحیه ی تحقیق ،تقوای بدون ریا ، شجاعت در بیان حقایق دینی و مطابقت داشتن کردار و گفتار، زبانزد خاص و عام بود و آنچه را بیان می داشت که بدان معتقد بود و به قول خودشان " شرع خدا را فدای هیچ مصلحت و شخصیتی" ننمودند .ایشان همگام با تحصیل و تدریس علوم از همان اوان جوانی متمسک طریقت نقشبندی شده و در خدمت پیر روشن ضمیر طریقت حضرت شیخ عثمان سراج الدین نقشبندی ، علم و عمل را باچاشنی عرفان ، خالص گردانید . مجلس و محضر ماموستا خالی از هر گونه غیبت گویی و غیبت شنویی بود، و همواره بحث های علمی از فقه و تفسیر و حدیث گرفته تا ادبیات و عرفان و مسائل و مشکلات اجتماعی اوقات عمومی او را مشغول می داشت و در تنهایی ، آنچه عاشقش بود قرآن بود وتلاوت کتاب مقدس الهی ...
روحش شاد و یادش گرامی باد
منابع:
http://www.amjademam.blogfa.com/
عابدة ناسکة مکرّمه شیخزاده سیده حفصه خانم نقشبندی،فرزند گرامی حضرت شیخ محمّد علاءالدّین و خواهر حضرت شیخ محمّد عثمان سراجالدّین دوم، پس از بیش از نیم قرن خدمت خالصانه به اسلام و مسلمانان بامداد روز دوشنبه پانزدهم مردادماه 1386 در هنگام اقامة نماز صبح و در حالت سجده جان به جانان سپرد ـ رحمةالله علیها و طاب الله ثراها.
ایشان به امر والد عارف واصل خویش حضرت علاءالدین در حدود سال 1332 شمسی به اتّفاق همسرشان مرحوم شیخ نصرالدّین بن شیخ کامل نقشبندی از بیارة شریفه به منطقة تالش(در استان گیلان) نقل مکان کردند و با برگزاری مجالس ذکر و وعظ زنانه مشغول خدمت به طریقت و شریعت گشتند، این بانوی پارسا همچنین با تجویز داروهای گیاهی به مداوای بیماران میپرداختند و منزل ایشان همواره کهفالمساکین و پذیرای مریدان و بیماران و مستمندان بود.
پیکر پاک این بانوی نمونة پرهیزکار به درخواست مریدان نقشبندی و علاقهمندان وی در کنار منزل مسکونی ایشان در «اسالم» به خاک سپرده شد.
وبسایت « نقشبندیه» درگذشت شیخزاده سیّده حفصه خانم نقشبندی را به خاندان خدمتگزار و بزرگوار نقشبندی، عموم مسلمانان به ویژه مریدان و منسوبان طریقة نقشبندیه و مردم معتقد تالش و هشتپر و اسالم تسلیت میگوید.
خداوند این بانوی بزرگوار ارجمند را با انبیاء و اولیا و اجداد پاکنهاد او محشور و به دیدار خویش مسرور کند ـ بمنّه و عمیم احسانه.
منبع: وبسایت نقشبندیه.
برگزاری سمینار سیری در اندیشه و سلوک امام عبدالقادر گیلانی در تالش
مؤسسة خیریة محسنین تالش در نظر دارد سمیناری تحت عنوان « سیری در اندیشه و سلوک امام عبدالقادر گیلانی(قدس سره)» برگزار کند. مهلت ارسال مقالات برای این سمینار تا تاریخ پنجشنبه 31/3/86 است. و سمینار در تاریخ 21 تیر ماه 86 در مسجد جامع فاروق اعظم(رض) در اسالم تالش، برگزار میشود.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و مشاهدة فراخوان مقاله کلیک کنید.http://i5.tinypic.com/53falix.jpg
بسم الله الـرحمن الـرحیم هست کلید در گنج حکیم
دوستان گرامی! این وبلاگ یک وبلاگ عرفانی است و در آن از عرفان سخن خواهد رفت و نیز از طرایق عرفانی خصوصاً طریقه نقشبندی.
امیدوارم که خداوند توفیق عنایت کند تا بتوانم مطالب مفیدی به علاقهمندان تقدیم کنم.
فعلاً و تا هنگامی که فراغتی دست دهد یک وبسایت عرفانی را به شما معرفی میکنم که حاوی مطالب مفیدی دربارة طریقت نقشبندی است.
مدیر این وبلاگ دربارة آن نوشته است : « این وبلاگ، شامل مطالبی است درباره عرفان،طریقت نقشبندی،حضرت مولانا خالد ذیالجناحین شهرزوری(متوفای 1206 شمسی). و مشایخ نقشبندی کردستان؛ به ویژه پیرانِ هورامان : حضرت شیخ عثمان سراج الدّین (متوفای 1245 ش.). حضرت شیخ محمّد بهاءالدّین(متوفای 1259 ش.). حضرت شیخ عبدالرحمن ابوالوفاء(متوفای 1247 ش.). حضرت شیخ عمر ضیاءالدّین(متوفای 1279 ش.). حضرت شیخ احمد شمسالدّین(متوفای 1268 ش.). حضرت شیخ علی حسامالدّین(متوفای 1318 ش.). حضرت شیخ محمّد نجمالدّین(متوفای 1297 ش.). حضرت شیخ محمّد علاءالدّین(متوفای 1333 ش.). حضرت شیخ محمّدعثمان سراجالدّین ثانی(متوفای 1375 ش.). و دیگر بزرگان این خاندان و علمای پیرو این طریقت ».
عناوین برخی از مطالب این وبلاگ:
سخنی کوتاه درباره تصوّف و طرایق عرفانی
طریقت نقشبندی، مولانا خالد شهرزوری و شیخ سراجالدّین
شرح حال حضرت مولانا خالد ذیالجناحین نقشبندی شهرزوری
شجرهنامة حضرت شیخ سراجالدّین
فرزندان شیخ سراجالدّین (قدّس سرّه)
قلب حضرت شمسالدین پس از فوت نیز همچنان ذاکر بوده است
کتاب ارزشمند ریاضالمشتاقین، منتشر شد
کتاب ارزشمند « یادی مهردان » تجدید چاپ شد
زندگینامة خودنوشتِ علامه ملا عبدالکریم مدرّس
عنوان وبلاگ: نقشبندیه
تمنّای قبولش دارم و دانم که نا اهلم مدد یا روح شاه نقشبند و غوث گیلانی!